تاریخ مبارزه مردم برای رسیدن به آزادی و سعادت مدنی در کشور ما بسیار بیش از پیش تکراری و قابل پیش بینی شده است و همیشه پارادوکسهای ذاتی جامعه ایرانی فراز و نشیب جنبشهای مدنی ایرانی را تعیین میکرده و میکند و خواهد کرد
فرهنگ و ارزشهای بنیادی نا ملموس آن که ریشه در تاریخ و آموخته های بلند مدت مردمان این مرز و بوم دارد در هر حرکتی بسیار تعیین کننده بوده است
به نظر میرسد نادیده گرفتن نقش نامرئی فرهنگ در هر نوع جنبشی در تاریخ این مملکت بزرگترین اشتباه نخبگان و رهبران و اندیشمندان مردم بوده است
در فرهنگی که ریشه ها و باورهای مردم با خواسته های آنها در تناقض باشد و یا بنوعی همراه نباشد نمی توان انتظار داشت که حرکتهای مدنی و اجتماعی از هر نوعی و به هر منظوری به سر منزل مقصود برسد
فاصله قدرت ، نابرابری جنسیتی ، فردگرایی و ضعف آینده نگری فقط جنبه هایی آشکار شده از فرهنگ امروزی جامعه ماست
میتوان حدس زد که آینده مملکت به تاثیر فرهنگی پیشقراولان آگاهی بیشتر از هر چیز دیگر بستگی دارد
گذر از من شدن و ما شدن بدرستی در لایه های فکری جامعه ایرانی صورت نگرفته است
به نظر من آینده این مملکت را در خیابانها و کوچه های شهر نمیتوان یافت ، که بارها امتحان شده و نتایج دلخواه حاصل نشده است ، آینده ایران در گرو توسعه نگرش جامعه ایرانی ست که در ذهن مردم این مرز و بوم باید یافت
شکستن قالبهای رایج فرهنگی و فکری و توسعه فکر و اندیشه فارغ از هرگونه پیش داوری و محدودیت نیاز اصلی جامعه ماست
چشم ها را باید شست، جور دیگر باید دید
فرهنگ و ارزشهای بنیادی نا ملموس آن که ریشه در تاریخ و آموخته های بلند مدت مردمان این مرز و بوم دارد در هر حرکتی بسیار تعیین کننده بوده است
به نظر میرسد نادیده گرفتن نقش نامرئی فرهنگ در هر نوع جنبشی در تاریخ این مملکت بزرگترین اشتباه نخبگان و رهبران و اندیشمندان مردم بوده است
در فرهنگی که ریشه ها و باورهای مردم با خواسته های آنها در تناقض باشد و یا بنوعی همراه نباشد نمی توان انتظار داشت که حرکتهای مدنی و اجتماعی از هر نوعی و به هر منظوری به سر منزل مقصود برسد
فاصله قدرت ، نابرابری جنسیتی ، فردگرایی و ضعف آینده نگری فقط جنبه هایی آشکار شده از فرهنگ امروزی جامعه ماست
میتوان حدس زد که آینده مملکت به تاثیر فرهنگی پیشقراولان آگاهی بیشتر از هر چیز دیگر بستگی دارد
گذر از من شدن و ما شدن بدرستی در لایه های فکری جامعه ایرانی صورت نگرفته است
به نظر من آینده این مملکت را در خیابانها و کوچه های شهر نمیتوان یافت ، که بارها امتحان شده و نتایج دلخواه حاصل نشده است ، آینده ایران در گرو توسعه نگرش جامعه ایرانی ست که در ذهن مردم این مرز و بوم باید یافت
شکستن قالبهای رایج فرهنگی و فکری و توسعه فکر و اندیشه فارغ از هرگونه پیش داوری و محدودیت نیاز اصلی جامعه ماست
چشم ها را باید شست، جور دیگر باید دید
۵ نظر:
I do agree :) PHD
I do agree ;) PHD
در گذر انسان معاصر از وابستگی به سنت و در چالش پسا پست مدرنیسم؛ ما در چالشی به نام تروریسم شخصیتی در ورته فرهنگی یا همان سفر ناخوداگاه به خودآگاه است که سقوط عاطفی ناشی در فرافکی در امید به آینده متبلور می شود، پس تاثیر جامعه شناسی فرهنگی را نمی توان از فرهنگ جامعه شناسی جدا دانست همچون مقوله علم از ادب مرد به ز دولت اوست.
شاید نبود فرهنگ کار گروهی و همکاری در نیل به هرفی مشترک یا به قول دکارت: كمك به هم براي رسيدن به هدف مشترك ،سدی در رسیدن به جامعه ای پیشرفته تر باشد.
یاد و خاطره دکارت در سالروز سالمرگ گرامی باد.
من هم باهات کاملا موافقم . قصد توهین به هیچ شخص یا گروهی را ندارم اما تو این چند وقت میشد دید که خیلی از آدمهایی که به اصطلاح برای گرفتن حقشون به خیابان آمده با دولت یا مخالف دولت بودند اطلاع چندانی از حقوق خودشون و دیگران نداشتند.
آدمهایی که دم از طرف داری از اصلاح و پیشرفت می زنند اما وقتی وارد زندگی شخصی شون بشی می بینی که خیلی با اصلاحات فاصله دارن.
تو ایران هنوز خیلی ها یاد نگرفتن که هرکسی تا جایی که آسیبی به کسی نرسه جدا از هرنوع اعتقاد مذهبی، سنتی، فرهنگی و ... حق داره به شیوه خودش فکر کنه، حرف بزنه، لباس بپوشه، کار کنه، بنویسه
همه این راه رفتن اما...
ارسال یک نظر