۱۳۸۹ مهر ۱۱, یکشنبه

پوزش آقای افتخاری


با اینکه تعداد پوزش خواستن اینجانب دانشجوی استوایی داره زیاد میشه ولی این عذرخواهی هم واجبه .
جناب آقای استاد، خواننده، هنرمند، ته صدا، اینکاره، مردمی، خوش تیپ، با وفا، عاشق،اعتماد به نفس ،  افتخاری جان بنده دانشجوی استوایی ساکن در ولایت غربت از شما عذر میخواهم و تو رو خدا دیگه ول کن برادر، 
حالا ما ندانستیم یه چیزی گفتیم شما کوتاه بیا . آقا اصلا بیا من امضا بدم شما از همه بهتری ، 
عزیز جان شما نکنه ناراحت شی جلای وطن کنی، یعنی ملتی را سوگوار میکنی بخدا .
شما بمون و بخون ما از دلت در میاریم . آره بابا .اصلا می سپرم یه شبکه اختصاصی تو صدا و سیما بهت بدن بشینی صبح تا شب بخونی و شب تا صبح هم تکرارشو بذاره ، مردم حالشو ببرن . بعدش هم میسپریم بر و بچ یه جشنواره ایی چیزی به نام شما برپا کنند بیای یه هفت یا شایدم هشت تا جایزه و تندیس حنجره طلایی و نقره ایی و برنزی اینا هم بهت بدن . 
آره هنرمند جان شما بخون . تو رو خدا بمون و بخون .
بنده قول میدم بگم این قطعه را هم از دیوان شیخ اجل سعدی حذف کنن که دیگه هیچ مشکلی نباشه .
به دست آهن تفته کردن خمیر
به از دست بر سینه پیش امیر
عمر گرانمایه در این صرف شد
تا چه خورم صیف و چه پوشم شتا
ای شکم خیره به نانی بساز
تا نکنی پشت به خدمت دو تا

۱ نظر:

اعظم گفت...

من موندم یه مشت خسک و خاشاک چه آزاری میتونن برای افتخاری جان درست کنن!!! اونم تو مملکتی که رییس جمهورش 63 درصد رای داره و اون مابقیم که رای ندادن همشون وقتی دست فتنه گرا رو شد رایشونو عوض کردنو شدن جزو همون اکثریت! آقا بمون میمیریم از بیصداییت به مولا