فردا دهه سوم زندگی اینجانب به پایان میرسه و بدون چک و چونه وارد دهه چهارم خواهم شد .
اینجوری دیگه زمان مثل برق و باد میگذره و سالها و دهه های عمر هم یکی پس از دیگری میان و میرن .
شوخی شوخی دهه سوم زندگی با آن همه شور و شوقش تموم شد و اینجاست که باید ژست پیرمردی گرفت و بخونم جوانی هم بهاری بود و بگذشت .
خلاصه امروز از صبح همش درگیر خاطرات سالهای گذشته بودم . نمیدونم چرا هیچ وقت همچین حسی به سالگرد تولدم نداشتم ولی این دومین سالگرد تولدم در غربت مرا بدجور گرفتار گذشته ها کرد.
۴ نظر:
تولدت مبارك
ميدوني چيه.... سال ديگه دوباره موقع تولدت همه چي عادي ميشه درست مثل سال قبل ميشه
اينو از من بپذير چون پارسال موقع تولدم تو شرايط اين موقع تو بودم
همچين كه عادت كني بگي سي سال ديگه گفتن 31 و 32 و... مثل قبليا برات راحت ميشه از همه بهترش ميدوني چيه اين كه دوباره احساس جووني ميكني پير مرد :))
تولدت مبارك
ميدوني چيه.... سال ديگه دوباره موقع تولدت همه چي عادي ميشه درست مثل سال قبل ميشه
اينو از من بپذير چون پارسال موقع تولدم تو شرايط اين موقع تو بودم
همچين كه عادت كني بگي سي سال ديگه گفتن 31 و 32 و... مثل قبليا برات راحت ميشه از همه بهترش ميدوني چيه اين كه دوباره احساس جووني ميكني پير مرد :))
سلام تولدت مبارک
منم دو بار این حس رو داشتم یکی 18 سالگی که نوجوانی وارد جوانی شدم یکی هم تو 30 سالگی یعنی همین دو سال پیش ولی از این وحشت دارم که چند ماه دیگه بگم 33 سالم شده
خب البته غربت هم یه جوری حسای آدم رو تشدید می کنه شاید اگه ایران بودین کمتر می ترسیدین
چه قدر این سیستم ارسال نظراتتون پیشترفته و سخته تازه آیکون هم نداره
Dear Ostwaee I had no time to look at your web, I can't remember if I told you happy birthday.!!! Anyway happy birthday, beside don't think like that nevermind how many years you have passed, The important is what do you fill about yourself and what do you have done during this years.!!! To be old is not the matter of years. It is how do you feel about yourself. Try to be positive about yourself and your age.
ارسال یک نظر